اگر این روندها را در بدترین سناریو، کارماگدون، کنار هم قرار دهیم، این احتمال وجود دارد که خودروسازان نتوانند در نرم افزار خود تمایز قائل شوند و زنجیره های تامین جدیدی ظهور کنند که هزینه مونتاژ را تا حد زیادی کاهش می دهد. این همان چیزی است که در رایانههای شخصی و تلفنهای همراه اتفاق افتاد، جایی که صاحبان نرمافزار با کمک زنجیرههای تأمین کمهزینه و انعطافپذیر آسیایی، زنجیره ارزش را خالی کردند. از نظر تئوری ممکن است این اتفاق برای خودروها نیز بیفتد.
و سپس به مسئله نرم افزار می رسیم. خریداران امروز، به ویژه جمعیت مهم خریداران جوان، نسبت به گروههای قبلی و قدیمیتری که عملکرد و سرعت را در اولویت قرار میدادند، بسیار بیشتر به الکترونیک و تجربه داخلی خودروهایشان اهمیت میدهند. این به طور منظم در حوزه تجربه کاربری قرار می گیرد که صنعت الکترونیک اکنون به خوبی انجام می دهد. در نهایت، این یک سوال نرم افزاری است.
اغلب ناگفته مانده است که رشد نیمه در خودروها هنوز نسبتاً دور است. جدا از شرکت هایی که سال هاست به خودروسازان می فروشند، خودروها هنوز کمتر از 10 درصد درآمد برای اکثر شرکت های تولید تراشه دارند. و بنابراین ترسیم پیش بینی های قابل اعتماد برای بخش دشوار است. در واقع، یکی از مهمترین سؤالات در مورد نیمههای خودرو یک راز بزرگ باقی میماند – تصمیمگیرنده نهایی تصمیمگیری در نیمههای خودرو کیست؟
برای روشن بودن، ما فکر نمیکنیم که این صنعت قرار است این مسیر را طی کند. هنوز تفاوتهای قابل توجهی بین خودروهای ساختمانی و لوازم الکترونیکی ساختمان وجود دارد – از جمله هزینههای سرمایه اولیه بسیار بالاتر، یک مدل تولیدی بسیار تنظیمشده، کمبود فعلی ظرفیت تولید باتری، و محیط نظارتی بسیار متفاوت. اما این بدان معنا نیست که خودروها به طور کامل از تغییرات پیش رو در امان خواهند بود.
ما اعتقاد کمی داریم که خودروسازان فعلی بتوانند این تخصص را به دست آورند. آنها بیش از 20 سال فرصت داشته اند تا با این واقعیت سازگار شوند، اما CarPlay اپل همچنان در سراسر صنعت گسترش می یابد. خودروسازان تشخیص میدهند که باید تجربه نرمافزاری خودروهای خود را کنترل کنند و تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا اپل و سایرین را در کنار هم نگه دارند. ما مرتباً از موتورولا ROKR به عنوان یک داستان هشدار دهنده برای خودروسازان می شنویم. با این وجود، مصرفکنندگان خواهان تجربههای مشابه اپل هستند و خودروسازان برای تقلید از آن تلاش میکنند و احتمالاً همیشه خواهند بود.
آنچه واضح است این است که هرچه بیشتر جهان به سمت وسایل نقلیه الکتریکی (EVs) حرکت می کند، زنجیره تامین به طور قابل توجهی در حال تغییر است. طراحی خودروهای برقی بسیار ساده تر از خودروهایی است که از موتورهای احتراق داخلی استفاده می کنند. مهارت های مورد نیاز برای این کار بسیار به نفع زنجیره تامین الکترونیک است و بدون شک این دری را به روی اختلال قابل توجهی در روش های سنتی باز می کند.
این سوال واقعاً دو تکه دارد. اول اینکه خودروها در آینده چگونه تولید خواهند شد و دوم اینکه چه کسی نرم افزار آن خودروها را کنترل خواهد کرد.
این که فاکسکان با تلاش خود موفق شود یا این مدل به دیگر خودروسازان منتقل شود، به هیچ وجه یک نتیجه قطعی نیست. در توییتر، شخصی اخیراً به این موضوع اشاره کرد که بودجه Capex Foxconn بسیار کمتر از OEM معمولی خودرو است – در سال 2021 فورد تقریباً 7 میلیارد دلار برای capex هزینه کرد، Foxconn کمتر از 3 میلیارد دلار هزینه کرد. و در حالی که سرمایه فاکسکان در سال های اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است، این واقعیت که هزینه های سرمایه گذاری آن ها کمتر از نیمی از بودجه هزینه نگهداری یک خودروساز واحد است، توانایی آن ها را برای ارائه یک پلت فرم تولید برای چندین OEM زیر سوال می برد. مونتاژ وسایل الکترونیکی نیز به شدت فصلی است، به طوری که نیروی کار سهم بسیار بیشتری از صورتحساب مواد تلفنها را نسبت به خودروها تشکیل میدهد، و این امر باعث میشود که نیروی کار بالا و پایین را بسیار آسانتر کند. همچنین مهم است که بدانیم فاکسکان تا سال 2023 حتی تولید خود را آغاز نخواهد کرد. نیروهای متعددی هم به نفع فاکسکان و هم علیه آن کار می کنند.
از دیدگاه ما، به نظر می رسد صنعت خودروسازی برای تغییرات قابل توجهی آماده است. به طور سنتی، صنعت خودرو از درجه بالایی از یکپارچگی عمودی برخوردار است، و در حالی که این وضعیت تغییر کرده است، در اکثر موارد خودروسازان بزرگ امروزی هنوز هم خود را حول تولید، یا حداقل مونتاژ نهایی خودروهایی که می فروشند، سازماندهی می کنند. این در تضاد آشکار با صنعت الکترونیک است که در آن مدل ODM/OEM مدتهاست که تولید را از طراحی، فروش و بازاریابی جدا کرده است. شرکتهای خودروسازی هنوز با توجه به استانداردهای الکترونیکی، برای تجهیزات سرمایهای مورد نیاز برای ساخت خطوط مونتاژ خودرو هزینه زیادی میکنند. اما شرکت های زیادی وجود دارند که به دنبال تغییر این مدل هستند.
مثل همیشه، مهم است که ببینیم در چین چه اتفاقی می افتد. امروزه تقریباً 50 سازنده EV در چین وجود دارد. برخی از آنها تولید را برون سپاری می کنند، برخی دیگر آن را در داخل انجام می دهند. برخی از نرم افزارهای سهام استفاده می کنند، برخی در حال طراحی تراشه های خود و حتی خودشان هستند.
به همان اندازه که دولت چین تلاش می کند بیشتر اقتصاد خود را برنامه ریزی کند، اغلب بخش هایی را در ابتدا برای سطوح داروینی رقابت باز می گذارد. بدیهی است که موفقیت خودروسازان چینی به عوامل زیادی بستگی دارد، از جمله ژئوپلیتیک، اما همه این آزمایشها به احتمال زیاد منجر به مدلهای کاملاً جدیدی از تولید میشود که میتواند صنعت جهانی را به طرق مهمی بیثبات کند.
چرا مهم است: در چند سال گذشته، صنعت نیمهکار تا حدودی به خودروسازی علاقهمند شده است. اکنون هر شرکت بزرگ تولید تراشه در تمام ارائههای سرمایهگذار خود، پوشش مناسبی را به خودروها اختصاص میدهد. یا حداقل اینطور به نظر می رسد. تا حدی نشان دهنده رشد واقعی در نیمه های خودرو و تا حدی کاهش رشد در بسیاری از دسته های دیگر مانند موبایل، رایانه های شخصی و غیره است.
مدیر عامل فاکسکان علناً گفته است که امیدوار است روزی برای تسلا اتومبیل بسازد. ما ردیابی تعداد قطعات زنجیره تامین خودرو را که فاکسکان ساخته، سرمایه گذاری یا خریداری کرده است، از دست داده ایم. در یکی از این روزها نگاهی عمیقتر خواهیم داشت به آنچه که آنها امیدوارند با این سرمایهگذاری به دست آورند. برای اهداف ما در اینجا، نکته اصلی این است که شرکتی که تجسم انتزاع بین طراحی الکترونیک و تولید الکترونیک است، اکنون به شدت توانایی خود را برای تکرار آن مدل برای خودروها ترویج می کند.
یادداشت ویراستار:
نویسنده مهمان، جاناتان گلدبرگ، بنیانگذار D2D Advisory، یک شرکت مشاوره چند منظوره است. جاناتان استراتژیهای رشد و اتحادهایی را برای شرکتهایی در صنعت موبایل، شبکه، بازی و نرمافزار ایجاد کرده است.
نمونه پیشرو در این مورد Foxconn (Hon Hai) است، گروهی که در میان بسیاری از فعالیت های دیگر، مونتاژ نهایی آیفون را انجام می دهد. Hon Hai اخیراً بسیار در اخبار بوده است، آنها اکنون پنج مدل از خودروهای مختلف از سدان گرفته تا وانت را ارائه می دهند.