این به معنای یک سیستم عامل نرم افزاری (OS) برای اجرای کل خودرو نیست، بلکه به معنای نوعی از پلتفرم های یکپارچه برای هر سیستم روی خودرو است – حسگرها، کنترل حرکت، مدیریت نیرو، امنیت و ایمنی، سیستم های داخلی و داخل داشبورد و احتمالاً چند سیستم دیگر. بسیاری از اینها احتمالاً بیشتر به مناطق تقسیم می شوند (مثلاً برای هر تایر، موتور و غیره). نیمههای هر یک از این پلتفرمها باید بسیار محکمتر به هم متصل شوند و هر کدام دارای پشته نرمافزاری خاص خود باشند.
به نظر می رسد خودروسازان فعلی دامنه این مشکل را درک کرده اند و بسیاری در حال حرکت به سمت رویکردی جامع تر به نیمه و محاسبات هستند. آنها این انتقال را یک شبه انجام نخواهند داد. آنها از هرج و مرج تقریباً 200 میکروکنترلر از 12 فروشنده به یک سوپرتراشه نمی پرند. آنها از فروشندگان موجود خود می خواهند که پلتفرم های جامع تری ارائه دهند.
به نظر می رسد خودروسازان فعلی دامنه این مشکل را درک کرده اند و بسیاری در حال حرکت به سمت رویکردی جامع تر به نیمه و محاسبات هستند. آنها این انتقال را یک شبه انجام نخواهند داد.
البته، امروزه به نظر می رسد که این آینده ممکن است در واقع نزدیک شود، بنابراین فکر می کنیم ارزش آن را دارد که تمام این نیمه های خودرویی به کجا برسند.
OEM های خودرو 50 سال گذشته را صرف تمرکززدایی از زنجیره تامین خود کرده اند و از یکپارچگی عمودی که 50 سال اول تاریخ صنعت را نشان می دهد دور شده اند. این مدل قرار نیست کار کند زیرا نرم افزار به بخش مسلط تر صنعت تبدیل می شود. بر اساس برخی معیارها، تسلا در حال حاضر یکپارچهترین خودروساز عمودی است و تا آنجا پیش میرود که تراشهها و نرمافزارهای خود را طراحی میکند.
برداشت سردبیر: نیمههای خودرویی در حال انتقال از وضعیت تقریباً هرجومرج دهها فروشنده مستقل هستند که صدها قطعه مجزا را میفروشند به پلتفرمهایی که سیستمهای اصلی خودروها را تامین میکنند. خبر بسیار خوبی برای شرکتهای بزرگ آنالوگ، اگر بتوانند به سمت دیجیتال جهش کنند.
یادداشت ویراستار:
نویسنده مهمان، جاناتان گلدبرگ، بنیانگذار D2D Advisory، یک شرکت مشاوره چند منظوره است. جاناتان استراتژیهای رشد و اتحادهایی را برای شرکتهایی در صنعت موبایل، شبکه، بازی و نرمافزار ایجاد کرده است.
این یک افزایش بزرگ در ارزش افزوده آنها است و امیدواریم که آنها بتوانند برخی از این موارد اقتصادی را بدست آورند. البته، فرض بر این است که آنها واقعاً می توانند این توابع دیجیتال را بسازند. برای اکثر شرکتها، این یک عضله نسبتاً ضعیف است و ممکن است برای حرکت به سمت منحنی خود و حفظ یک نقشه راه دیجیتالی در آینده تلاش کنند.
همه اینها خبر خوبی برای نیمه فروشان فعلی است. Texas Instruments، NXP و بقیه این فرصت را دارند که ظرفیت های دیجیتال را به تراشه های آنالوگ خود اضافه کنند و از فروش تراشه های مجزا به ماژول ها و بردهای کامل حرکت کنند.
فرض اصلی ما – که در اینجا مطرح شد – بر این است که باید در مورد توسعه نیمه خودکار در سه مرحله فکر کنیم. امروزه، اکثریت قریب به اتفاق خودروها از تراشههای ارزان قیمت و نه کاملاً کالایی، عمدتاً میکروکنترلرها، مدیریت توان، محرکها و حسگرها هستند. اینها تراشه هایی هستند که قیمت آنها چند دلار است. این بازار تحت سلطه شرکت های آنالوگ مانند Texas Instruments، ADI، NXP و دیگران است.
یک شوخی همیشگی در مورد D2D HQ به محتوای دلار در نیمههای نیمههای خودرو اشاره دارد – این بازار آینده است و همیشه خواهد بود. تقریباً یک دهه است که همین اسلاید را آماده کردهایم که برخی از نسخههای «ماشینهای امروز $X نیمه نیمه» و «ماشینهای فردا XYZ دلار نیمههای نیمه» را نشان میدهد، میتوانید متغیرها را با هر عددی که انتخاب میکنید پر کنید.
البته واقعیت پیچیده تر است. اخیراً متوجه شدیم که یک سدان لوکس متوسط دارای بیش از 200 میکروکنترلر است و حتی یک خودروی اقتصادی نیز میتواند بیش از 50 میکروکنترلر داشته باشد. این اولین نشانهای از دامنه چالش/فرصت است. مدیر عامل فورد اخیراً در مورد مشکلات اعمال استراتژی نیمه هادی ثابت در تمام این بخش ها صحبت کرده است.
در آینده بسیار دور، ما وسایل نقلیه خودران (احتمالا، شاید) خواهیم داشت که به محاسبات سنگین نیاز دارند، تراشه هایی با قیمت صدها دلار در هر قطعه. این بازار در حال حاضر توسط Nvidia هدایت می شود و بسیاری دیگر در تاریکی راه خود را پیدا می کنند. اما در این بین، بازاری که در حال حاضر در حال ظهور است، وسیله نقلیه دیجیتالی یا نرم افزاری تعریف شده است که برای مدیریت اطلاعات سرگرمی، کمک راننده خودکار (ADAS) و “کاکپیت دیجیتال” به پردازش های پیشرفته نیاز دارد، تراشه هایی که قیمت هر کدام ده ها دلار است. این بازار جایی است که کوالکام، Mobileye و بسیاری از شرکتهای OEM داخلی در آن تلاش میکنند تا از آن خارج شوند.