چند هفته پیش، ما در نشست AI Edge صحبت کردیم، جایی که رئیس سازمان، جف بیر، چیزی گفت که دیدگاه ما را نسبت به هوش مصنوعی و GPT تسریع کرد. به عبارت دیگر، او گفت ChatGPT مانند دیدن اولین گوشی نوکیا در دهه 1990 است. همه ما قبل از آن در مورد تلفن های همراه شنیده بودیم، و این دستگاه های نوکیا برای بسیاری اولین گوشی هایی بودند که به نظر می رسید چیزی است که ما واقعاً می خواهیم بخریم. اما در عین حال، هیچکسی که به دستگاه نگاه میکند نمیتواند همه چیزهایی را که در نهایت از آن ناشی میشود پیشبینی کند – 3G، دادههای تلفن همراه، گوشیهای هوشمند، آیفون، برنامهها و سازماندهی مجدد کامل نحوه ساختار زمان خود. و فعالیت های روزانه
احتمالاً ماهها تا توانایی ایجاد ویدیوهای بسیار واقعی از هر چیزی فاصله داریم. هر چیزی. این موضوع سر بسیاری از مردم را به هم می زند و شاید ما باید رویکرد سازنده تری برای آماده سازی جهان در کل برای آنچه که به این معنی است در پیش بگیریم. در عین حال، هشداردهنده هایی که خواستار پایان کامل هوش مصنوعی هستند، باید با واقعیتی که کشتی به راه افتاده است، روبرو شوند.
تقریباً تمام فیدهای خبری ما مملو از محتوای هوش مصنوعی هستند. ما بسیاری از استارتآپهای نرمافزاری را میشناسیم که به آنها گفته میشود باید GPT-چیزی را در محصول خود داشته باشند وگرنه بودجه دریافت نمیکنند. و البته، رسانه های عمومی با داستان هایی در مورد هشدار هوش مصنوعی و میلیاردرهای مختلف با افکار GPT خود مصرف می کنند. به نوبه خود، ما تعداد بسیار زیادی مقاله، پست های وبلاگ و حتی گزارش 300+ وضعیت هوش مصنوعی استانفورد را خوانده ایم.
در مجموع، ما عمیقاً از این آخرین تحولات هیجان زده هستیم. پس از سالها بهبود تدریجی SaaS که بهعنوان «پیشرفتهای فناوری» مورد ستایش قرار گرفت، داشتن یک قابلیت جدید واقعاً متقاعدکننده در برابر ما هیجانانگیز است. ما فقط آرزو می کنیم که همه یک نفس بکشند.
آیا از ChatGPT برای انجام هر کار مرتبط با کار استفاده کرده اید؟
ما بسیار در میانه یک چرخه تبلیغات گسترده هستیم. بدون غافلگیری محصول باورنکردنی، این چرخه در نهایت محو می شود و به شکاف و ناامیدی تبدیل می شود. تصادفی نیست که نگاه رسانهها به سائورون به شدت به هوش مصنوعی معطوف شده است، همانطور که بقیه حباب در حال تخلیه شدن است. مثل همیشه، اوراکل ها در The Onion این را به بهترین وجه گفتند.
هیچ کس واقعاً نمی داند همه اینها به چه معناست. شاید در جایی یک نابغه سرکش در اتاقک او یا زیرزمین مادرش نشسته باشد و چشم اندازی از 1000 خورشید را نشان دهد که راه رو به جلو را نشان می دهد. برای بقیه، آینده بسیار کمتر قطعی است. افراد زیادی هستند که (در حال حاضر خیلی بی سر و صدا) استدلال می کنند که هوش مصنوعی یک بن بست است، با ChatGPT به عنوان آخرین نسخه ربات های چت (به یاد داشته باشید زمانی که آن ها چیز جالبی بودند؟ فقط چند سال پیش بود.) همچنین ماکسیمالیست های هوش مصنوعی در حال حاضر پناهگاه های ضد اسکای نت خود را برای آماده شدن برای آخرالزمان قریب الوقوع هوش مصنوعی می سازند زیرا LLM ها بسیار عالی هستند. البته واقعیت چیزی در این بین است.
باید به یاد داشته باشیم که هوش مصنوعی فقط یک نرم افزار است. این جدیدترین ابزارهای جدید بسیار قدرتمند هستند، اما برای آینده قابل پیشبینی بیشتر باید انتظار داشته باشیم که برخی از جنبههای تعامل ما با نرمافزار بهبود یابد. قطعاً به نظر می رسد که توسعه دهندگان از مزایای زیادی از ابزارهایی مانند Copilot مایکروسافت برخوردار هستند. هر کس دیگری احتمالاً در حال حاضر فقط می تواند انتظار محتوای هرزنامه نوشتاری بهتری را داشته باشد.
قصد ما بدبین بودن نیست، ما به دنبال واقع بینانه هستیم. از آنچه می توانیم بگوییم، LLM و GPT پتانسیل بسیار زیادی برای مقابله با مجموعه داده های واقعاً بزرگ ارائه می دهند. به طور بحرانی، ترانسفورماتورها احتمالاً به ما اجازه خواهند داد تا مشکلاتی را که قبلاً خیلی بزرگ بودند، یا حتی مشکلات داده ای را که قبلاً حتی متوجه وجود آنها نشده بودیم، بازجویی کنیم. علاوه بر این، این احتمال وسوسه انگیز وجود دارد که این دستاوردها خودتقویت کننده باشند، قانون مور برای تجزیه و تحلیل داده ها. این مهم است، هر چند ناشناخته.
در نهایت، ما فکر میکنیم که همه باید رویکرد هوشیارانهتری به اخلاق و پیامدهای اجتماعی این ابزارها داشته باشند. ما معمولاً به این موضوع نمی پردازیم، و در اینجا از آن صرف نظر می کنیم، به جز این واقعیت که تقریباً همه کسانی که در این پیشرفت ها شرکت می کنند، به نظر می رسد که آرامانه (شاید عمدا) از موضوع اجتناب می کنند.
به نظر می رسد این یک قیاس خوب برای ChatGPT باشد. مفید است. اولین برنامه “AI” که برای مردم عادی مفید است، اما چیزی نیست که زندگی آنها را خیلی معنی دار تغییر دهد. برای کسانی که مدتهاست فنآوری را تماشا میکنند، واضح است که LLMها و ترانسفورماتورها پتانسیل بسیار زیادی دارند، ما ممکن است سطح آنچه را که میتوانند ارائه دهند را خراش دهیم.
آخرین پیشرفتهای هوش مصنوعی (GPT، LLM، ترانسفورماتورها، و غیره) مانند گوشیهای نوکیا در دهه 90 هستند – همه میتوانستند جذابیت را ببینند، اما هیچکس نمیتوانست تمام آنچه را که منجر به آن میشود پیشبینی کند. دنیای فناوری وسواس جدیدی با مدلهای زبان بزرگ (LLM)، GPT و به طور کلی هوش مصنوعی دارد.
شکی نیست که LLM ها و ترانسفورماتورها از نظر فنی مهم هستند، آخرین پیشرفت ها پیشرفت بزرگی را در قابلیت های نرم افزار نشان می دهد. همانطور که گفته شد، ما مطمئن نیستیم که کسی واقعاً بداند با این قابلیت ها چه کند.
با وجود همه اینها، ما قانع نشده ایم.
یادداشت ویراستار: نویسنده مهمان، جاناتان گلدبرگ، بنیانگذار D2D Advisory، یک شرکت مشاوره چند منظوره است. جاناتان استراتژیهای رشد و اتحادهایی را برای شرکتهایی در صنعت موبایل، شبکه، بازی و نرمافزار ایجاد کرده است.