برای شرکتهایی که خریداری کردند، فرآیند یکپارچهسازی در حال آمادهسازی بود. تیم مدیریت جدید هر هزینهای را که میتوانستند حذف میکردند – دیگر هیچ سود شرکت، قهوه رایگان، معروف است که بخش فناوری اطلاعات شرکتی وجود نداشت. برای مدیران جوانی که از این کاهش ها جان سالم به در بردند، این فوق العاده بود. به آنها خودمختاری، حذف بوروکراسی، بسته های گزینه های چربی و حجم کاری سنگین داده شد.
مسلماً تیم Broadcom بسیار باهوش است. اگر هر یک از مشاغل آنها شروع به نشان دادن نشانه هایی از اوج گرفتن کند، آنها را بدون نگاهی به عقب می فروشند یا از بین می برند. البته، احتمالاً اکثر خریداران از این موضوع آگاه هستند و تا کنون Broadcom هیچ خروجی از سبد خود ایجاد نکرده است، به جز فروش گاه به گاه یک خط تجاری ناخواسته پس از ادغام.
مشکل دیگر این است که کل مدل به جریانهای نقدی ثابت از کسبوکارهای اساسی وابسته است. این دلیلی است که شرکتهای سهام خصوصی برای مدت طولانی از فناوری اجتناب کردند، ریسک فناوری در این شرکتها وجود دارد که لزوماً در شرکتهای سنتیتر که صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی معمولاً به آن علاقه دارند وجود ندارد. و به همین دلیل است که ما به تحقیق و توسعه کسب و کار نیمه کاره Broadcom توجه می کنیم. امروزه هیچ نقصی وجود ندارد – آنها در فضای شبکه بسیار قوی هستند و حزب غالب در دو قطبی فیلترهای BAW RF برای تلفن های همراه هستند.
و بنابراین Broadcom به شرکت های نرم افزاری روی آورد. اهداف بزرگ زیادی در این فضا وجود دارد. این شرکتها لزوماً مانند اهداف نیمههدف برادکام، موقعیتهای مسلطی در بازار ندارند، اما روابط بسیار محکمی با مشتریانی دارند که در قراردادهای بلندمدت و وابستگیهای متعدد فناوری اطلاعات قفل شدهاند. این به معنای جریان های نقدی ثابت است.
یکی از چیزهایی که در طول سال ها در مورد Broadcom آموخته ایم این است که آنها دائماً به دنبال معاملات جدید هستند. بنابراین میتوانیم از روی تجربه بگوییم که روزی که خرید VMWare بسته میشود، بانکداران تماسهایی دریافت خواهند کرد که «بعدش چیست؟»
حقیقت این است که Broadcom یک شرکت نیمه هادی نیست. این یک شرکت نرم افزاری هم نیست. این یک صندوق سهام خصوصی است که جریان نقدی حاصل از یک سری خریدهای بی پایان را به حداکثر می رساند. این برای بسیاری از صنایع نیمه ناامید کننده است و احتمالاً برای کسانی که در نرم افزار هستند گیج کننده است. مطمئناً برای تحلیلگران نیمه فروش که اکنون باید بر معیارهای SaaS تسلط داشته باشند، چالشی است. اما برای سهامداران، این یک مدل قانع کننده باقی می ماند.
همانطور که اکنون وجود دارد، Broadcom احتمالاً می تواند این مدل را برای مدت طولانی همچنان ادامه دهد. اقیانوسی از اهداف نرم افزاری وجود دارد، و همه آنها در این ماه بسیار ارزان تر شدند. بهترین حدس ما این است که تنها چیزی که می تواند سرعت Broadcom را کند کند، سطح انرژی تیم اجرایی است. هاک تان اکنون حدود 70 سال سن دارد و حدس ما این است که او علاقه ای به بازنشستگی برای کشت شراب در دره ناپا به این زودی ندارد.
این شرکت در این امر بسیار موفق بود و به طور مؤثری ادغام کامل صنعت نیمه هادی ایالات متحده را که از حدود 2000 شرکت بیست سال پیش به حدود 200 شرکت امروزی رسید، تسریع کرد.
Broadcom وجود خود را به عنوان یک اسپین آف از یک اسپین آف آغاز کرد. بیست سال پیش، هیولت پاکارد فرآیند کوچک سازی خود را آغاز کرد. اولین بار Agilent را که حاوی انبوهی از مشاغلی بود که به رایانه های شخصی یا چاپگرها مرتبط نبودند. Agilent به نوبه خود خود را به چندین بخش دیگر تقسیم کرد که یکی از آنها کسب و کار یکباره تراشه داخلی HP بود که به نام Avago نامگذاری شد. ما سالها بهعنوان تحلیلگر طرف فروش، آواگو را از نزدیک دنبال کردیم. ما که در اعماق HP مدفون بودیم، میدانستیم که فیلترهایی را میفروشد که وارد تلفنهای همراه میشوند و گهگاه اطلاعات بسیار جالب، اما مبهم را ارائه میدهند. سپس اسپین آف اتفاق افتاد.
راز این موفقیت یک کتاب بازی نسبتاً ساده بود. شرکت هایی را بخرید که موقعیت های پیشرو در بازارهایی با رقبای کمی داشتند. سپس بخشهایی را که در بخشهای رقابتی فروخته میشوند، کاهش مدیریت و سربار شرکت، و افزایش جریان نقدی – که امکان اهرم بیشتر و در نتیجه قدرت شلیک را برای خرید بعدی فراهم میکند، حذف کنید. و تکرار کن
یادداشت ویراستار:
نویسنده مهمان، جاناتان گلدبرگ، بنیانگذار D2D Advisory، یک شرکت مشاوره چند منظوره است. جاناتان استراتژیها و اتحادهای رشدی را برای شرکتهایی در صنعت موبایل، شبکه، بازی و نرمافزار ایجاد کرده است.
همانطور که گفته شد، ما بیشتر و بیشتر از افراد در تجارت شبکه می شنویم که از سرعت توسعه در Broadcom ناامید هستند. تراشهها و ویژگیهای جدید برای رسیدن به زمان طولانیتر و طولانیتری طول میکشد و دری را به روی راهحلهای راهاندازی و داخلی در hyperscaler باز میکند. و در RF، حداقل بخشی از بازار فیلتر BAW، احتمال واقعی اختلال در فناوری وجود دارد، به نظر میرسد کوالکام و موراتا نسبت به آن احساس بسیار قوی دارند.
روزهای رفت و برگشت دهه 80 و 90 به پایان رسیده بود و اکنون نیمهها به شدت رقابتی، به شدت چرخهای و با حاشیه ضعیف بودند. بنابراین آواگو شروع به خرید ولگردی کرد، شرکتهای بیشتری را از آنچه که ما میتوانیم حساب کنیم خرید و سهام را 3000 درصد (سه هزار درصد) در یک دهه و نیم افزایش داد.
این تا کی میتونه ادامه داشته باشه؟ رول آپ ها چند مشکل بزرگ دارند. یکی از آنها تلاش مداوم برای معاملات جدید است که در بالا به آن اشاره کردیم. دوم ادغام است. در یک مقطع زمانی این سازمانها آنقدر بزرگ میشوند که شروع به هجوم به خود میکنند. Broadcom تا حد زیادی از این مشکل با فشار دادن خودمختاری بسیار به واحدهای منفرد جلوگیری کرده است، اما در برخی مواقع این مشکل باید از بین برود. به خصوص زمانی که همه چیز زیر چتر یک شرکت دولتی واحد است.
با گذشت زمان، روند دیگری نیز آشکار شد – شرکت به طور چشمگیری R&D را کاهش داد، موضوعی که در زیر به آن باز خواهیم گشت. یکی دیگر از مهارت های مهم Avago این بود که مدیر عامل و تیم معامله آن متخصص شدند و ابزارهای غیر مالی را پیدا کردند که هیئت مدیره اهداف را متقاعد به فروش کنند. گاهی اوقات این به معنای معاملات بازنشستگی برای مدیران خروجی، یک دفتر و عنوان برای یک موسس، یا حفظ نام یک شرکت بود. بنابراین هنگامی که آنها Broadcom را در سال 2015 خریداری کردند، Avago نام خود را تغییر داد زیرا این همان چیزی بود که برای انجام معامله لازم بود.
Avago از طریق مالکیت سهام خصوصی به وجود آمد، و تا آنجا که داستانهای اصلی پیش میروند، این سرنخ کلیدی برای اتفاق بعدی بود. هاک تان، مدیر عامل Avago، خیلی زود متوجه چیزی شد که اکثر مدیران عامل نیمه هادی دیگر متوجه نشدند – semis دیگر یک صنعت در حال رشد نبود.
داستان از این قرار است که وقتی اسکندر مقدونی به رود سند رسید، گریه کرد و از این واقعیت که دیگر سرزمینی برای تسخیر باقی نمانده بود، ناله کرد. Broadcom در سال 2019 زمانی که نتوانستند Qualcomm را خریداری کنند، به دلیل یک سفارش مبهم CFIUS در آخرین لحظه از دولت ایالات متحده، به Indus خود رسید. مانند سایر داستانهای موفقیت آمیز رول آپ، Broadcom باید به کسب کسب و کارهای بزرگتر ادامه دهد تا دستگاه را به حرکت درآورد. تا سال 2019، واقعاً تنها دو شرکت به اندازه کافی بزرگ بودند که بتوانند سوزن Broadcom را جابجا کنند – کوالکام و اینتل. Qualcomm خارج از محدوده بود، و اینتل (در آن زمان) آنقدر بزرگ بود که نمیتوان به آن فکر کرد.
برداشت سردبیر: Broadcom زمانی یک شرکت نیمه هادی پیشرو بود و سپس شروع به خرید شرکت های نرم افزاری سازمانی کرد. افراد مالی Broadcom را به این دلیل می شناسند، و در حالی که افراد فناوری آن را نیز می شناسند، اما نمی خواهند آن را بپذیرند. و ما نمی توانیم آنها را به خاطر این احساسات سرزنش کنیم.